جوجو طلاجوجو طلا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 9 روز سن داره

جوجو طلا

تعیین جنسیت

بالاخره 28 خرداد ماه رفتم سونو (غربالگری 3 ماهه دوم و سه بعدی) و بعد از کلی انتظار و هیجان جنسیت جوجو طلا رو فهمیدم خدا رو هزاران مرتبه شکر که سالمه یک پسر سالمممممممممم خدایا ممنون خدایا شکر خدایا بهترینی خدایا دوستت دارم چقدر دیروز موقع سونو خنده ام گرفته بود که جوجو طلا رو میدیدم قربونت بشم هی مثل نبض می زنی.حباب حباب حباب دیشب خیلی خسته ولی در عین حال خوشحال بودم.همگی شاد و خوشحال بودیم.........
29 خرداد 1390

زردی نوزاد

تصمیمم دارم خلاصه ای از مطالب کلاسهای بارداری رو در اینجا قرار بدم: متخصص کودکان موضوع : زردی در نوزادان زردی به خودی خود یک بیماری نیست، بلکه علامت یک بیماری است مثل تب. زردی یک عفونت است و عفونت 2 دسته است: 1- عفونت از مادر: عفونت را از مادر دریافت  می کند. 2- عفونت از محیط: از محیط اطراف این عفونت را می گیرد. مثلا ملاقات کنندگان در روزهای ابتدایی پس از تولد بنا بر باور قدیمی و سنتی که نوزادی که از شیر مادر تغذیه می کند مصون است و عفونت نمی گیرد این مطلب صحت ندارد و نوزاد حتی سرما خوردگی را از افراد بیمار براحتی دریافت می کند و می تواند منجر به بستری شدن او شود و واقعا خطرناک است. زردی به دو دسته تقسیم می شود: ...
25 خرداد 1390

سایر غذاها

مامان بزرگ مادری هم برام دلمه برگ خوشمزه با برگهای حیاتش پخت و چند بار هم بهم ماست خانگی داد تازه این مامان بزرگ قول کوفته تبریزی رو هم داده که هفته های بعدی قراره پزیده شود ولی در این بین مامان خودم خیلی زحمت کشید و انواع غذاها رو برام درست کرد مثل: ماهی، لوبیا پلو، قیمه بادجان، لازانیا، ماکارونی، ته چین، کوکوی لوبیا، شکم پاره، کاری پلو، خورشت آلو اسفناج، آبگوشت و....... تازه هر هفته سبزی خوردن هم بهم میده مامان بزرگ پدری هم برام رولت گوشت پخت که اونم خیلی خوشمزه بود همسری هم برام میگو، نیمرو، کباب تابه ای، ناگت،میرزا قاسمی،جقول بقول، آبدوغ خیار پخته در این مدت یک بار غذای رستوران(کباب برگ)، یکبار دل و جگر و یکبار هم فست فود در ...
24 خرداد 1390

آلودگی هوا

هوای تهران واقعا آلوده و ناسالم است من دیروز به خودم مرخصی دادم و در منزل بسی خواب نمودم و حسابی استراحت تلویزیون تماشا کردم و برای شام هم یک سالاد الویه خوشمزه پختم. فقط عصری یه سر رفتم بیرون و نون باگت گرفتم و با همسری نوش جان کردیم. چقدر دلم می خواست هوا خوب بود تا با هم می رفتیم پارک و شاممون رو می خوردیم. ولی افسوس که هوای تهران افتضاحه عصری مامان جونم زنگ زد بهم و حالم رو پرسید اونم حسابی سرش شلوغه .خونه رو داره نو نوار می کنه و منم که اصلا نمی تونم کمکش بکنم ...
24 خرداد 1390

حالم بهتره

من از چهارشنبه شب یعنی شب پنج شنبه دیگه قرص تهوع نخوردم و شکر خدا حالم هم خوب بود فقط جمعه صبح گلاب به روتون شدم که فکر کنم به خاطر گرسنگی زیاد بود. ولی بقیه روزها دیگه خوب بودم .وای خدایا شکرت.حالت تهوع خیلی بد بود امیدوارم خوب خوب شده باشه پنج شنبه مثل سابق کلی زرنگ شدم و ناهار مورد علاقه همسری جان- خورشت کدو بادمجان - پزیدم.چقدر هم  خوشمزه بود کلی حال کرد و تشکر. بعد از مدتها یه آشپزی با علاقه کردم.آخه اصلا حس و حال غذا پختن نداشتم. عصری هم رفتیم یه کم خرید برای من کردیم جمعه ظهر هم هوس کباب برگ کرده بودم و با همسری رفتیم یه کباب حسابی خوردیم. آخی چقدر کباب سه نفری حال داد....... عصری رفتیم خونه مامان و من خودم رو...
24 خرداد 1390

چگونه دوران بارداري را با همسرمان سهيم باشيم؟

بارداري بيشتر به عنوان يك موضوع مربوط به مادران ديده مي شود. تعداد كمي از زنان به اين باور رسيده اند كه مردان هم مي توانند در اين مورد سهيم باشند اما در حقيقت بيشتر زنان از اين موضوع بي اطلاع هستند. ما درباره اين موضوع صحبت مي كنيم و علاقه نشان مي دهيم. با همسرانمان احساس يكدلي و همدردي مي كنيم. (بدون اينكه در اين باره افراط كنيم) ما حتي سعي مي كنيم به حد ناچيز نيز در مورد بارداري مطالعه كنيم. اما حالا بياييد خودمان را واقعاً در اين موقعيت قرار دهيم، تجربه ها ي ما در مورد بچه دار شدن تا زمانيكه با پوشك كردن بچه و كمبود خوابهاي اين دوران مواجه نشده ايم بسيار متفاوت است. مسلماً هيچ پدري نمي تواند معناي لحظه به لحظه نزديكي به قلب نوزاد و ضربه...
18 خرداد 1390

مطالعه

کتاب هایی که من خریدم و دارم می خونم و راضی بودم: - همه مادران سالمند اگر.... - 9 ماه انتظار زیبا - ماهنامه نی نی + وب سایت های: - نی نی سایت - مانی نی برای تعذیه کودک هم در آینده کتاب های منتشر شده توسط انجمن تغذیه با شیر مادر را خواهم خرید.  
16 خرداد 1390

اگر

اگر همه ثروت داشتند؛ دل ها، سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند. و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید؛ تا دیگران از سر جوانمردی، بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند. اما بی گمان، صفا و سادگی می مرد، اگر همه ثروت داشتند. اگر مرگ نبود؛ همه کافر بودند، و زندگی، بی ارزشترین کالا بود. ترس نبود؛ زیبایی نبود؛ و خوبی هم شاید.     اگر عشق نبود؛ به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟ کدام لحظه ی نایاب را اندیشه میکردیم؟ و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟ آری... بی گمان، پیش از اینها مرده بودیم ... اگر عشق نبود؛ اگر کینه نبود؛ قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند. ا...
16 خرداد 1390

برنامه ریزی تعطیلات

برای 4 روز تعطیلی اینجوری برنامه ریزی کردم پنج شنبه: خرید مواد مورد نیاز منزل از فروشگاه و بعد هم شستن و جابجا کردن مواد خوراکی جمعه : پیک نیک خانوادگی شنبه : نظافت درست و حسابی منزل یک شنبه : استراحت و لالا امیدوارم به همه شما هم خوش بگذره ....... ...
11 خرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به جوجو طلا می باشد